شاهدان

بی قرار هیچ قراری نبودم ،مگر قراری که با تو داشتم و هرگز نیامدی.

شاهدان

بی قرار هیچ قراری نبودم ،مگر قراری که با تو داشتم و هرگز نیامدی.

قصه عادت

ساکنان دریا پس از مدتی صدای امواج رانمی شنوند .


و چه سخت است


قصه عادت ...!

نظرات 1 + ارسال نظر
سپیده . خ سه‌شنبه 17 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 10:00 ق.ظ

قصه عادت
مردنِ قدم به قدم و جرعه جرعه ی دلهایی است
که به جای تنفسِ هر روزه
آن را خاک می کنند
کاش دریایی باشد
ان وقت است
که من به تمامِ قطره های آن قول می دهم
که تکرار و عادت
صدایِ موجهایش را از من نخواهد گرفت
و من
تنها ساکنِ فریادهایش خواهم ماند

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد