صد نکته درست آمد وکس را خبری نیست یک نکته خطا رفت و دو صد چشم بر آن است
هیچ کس در خوشبخت ترین لحظاتِ زیستن، بی نیاز از دوست نیست.امّا به یاد داشته باش آنچه در این دوستی مقّدم است حفظ عشق وپاسداری از زندگی است نه چیز دیگر.
بگذار تنها شریک درد های ناگفتنی باشیم که خوشی ها خود به خود شریک دارند وبی نیاز از شراکت ثالث. هیچ یک از ما محقِّ به مسلخ کشاندنِ زندگیمان ، تنها برای دوستی نیستیم.
بهتر است برای زیستن بمیریم که او خود آفریننده ی دوستی است اما برای دوستی زندگی کنیم که زیستن اساس هر دوستی است .در آغازِ مسیرِ زندگی آنچه مهم است اعتماد است چرا که خاطرات بد نخستین، ابدی اند.
ای دوست از درد و رنجهایت سخن بگو ، بگو که گفتن از فشار طاقت فرسای حبس ناملایمات در سینه بکاهد.بگو که گفته باشی ومهراس از اینکه راز از پرده برون افتدکه راز دار، محرم راز است وسنگ صبور.
مگذار که ناگفتنی ها یت چنان غم پنجه در جسم وجانت فروبرد، که غم را اگر پس نرانی ، پیش خواهد راند وتورا فتح خواهد کرد.
اینک گوشی است برای شنیدن ، دلی برای همدلی وزبانی برای همزبانی.بگو که گفتن سبکبالت خواهد کرد.مباد آنکه با دلی خونین به ملاقات خوشبختی بنشینی.
همزبانِ مهربان
گفته ام وباز می گویم که عشق را با دوستی ودوستی را با زندگی میامیز که هر کدام فلسفه ای خاص ویکتاست؛ خوشبخت وشادمانه زیستن باید ارمغان دوستی باشد نه چیز دیگر،وبدان آنچه تو را در راه بزرگ باز می داردشایسته نیست حتی عشق ، حتی دوستی ، حتی همدلی وهمزبانی.
عشق خویش را نثار زندگی خویش کن وبرای سازندگی آن هماره بکوش، که عشق، مهر مندانه زیستن ودوست داشتن وپاس داشتن می خواهد .آری ماهیّت عشق سازندگی است ، عشق را با تباهی میامیز.
مگذار که دوستی ویرانی بیافریندوذرّه ها در قلب باشند ،که ذرّه ای در قلب بهتراست از کوهی بر دیوار.