
بخشی دیگر از آتش بدون دود با یادی از کیمیاگر
اساسی ترین خصلت نظام ستم
،بلاهت است.آدمهای اسیرشهوت،عموماًنقص عقل دارند.فحش دادن به دشمن ارباب یعنی دم
نکان دادن به خود ارباب .
جوان اشتباه میکند وجهان
رابه پیش می راند.پیرخطانمیکند ودنیارابه جانب توقف می کشاند.
انسان ،سرنوشت انسان است.
ویران بایدکرد.چه بسا معیارهارا،که
فروبایدریخت.چه بسا مثلها راکه فراموش باید کرد.چه بسا سخنان بزرگان راکه دورباید
ریخت.چه بسا منطق هاراکه جواب باید کرد.وچه بسیار بهانه ها وقوانین را،که دگرگون
بایدکرد.
کوه درد
با من نیستی ومرابه روح خویش راه نمیدهی.
حرفی برای زدن داشت که
نزداین سخن را بایدحلقه گوش خویش کنم.
زمانی که بازمانه ی خویش
نساختی وباستندنشینان وامربران ایشان کنار نیامدی وآنچه راکه جاهلانه
بازنگفتی،لاجرم به تبعید ابدی روح گرفتار خواهی شد.حتی اگر درگنج منزلی درشهری
ساکن باشی واگربرنپذیرفتن پای فشردی،آواره ات خواهند کردیا به زندانت خواهند
انداخت وبه دارت خواهند کشید.
-چوکردی چراغ
مرانوردار ازآن بادمشعل کشان
دوردار
-ازدید پدران ،گویی تمام
معایب ازمادر به فرزند می رسد، همه محاسن از پدر. درادب بی اضطراب،برای مخالفان
کمتاب زهری هست.
-انسان درمعبرتاریخ،می
آید،می رسد ،می گذرد .ازحرکت ماندگان وپیوسته نشستگان ، خستگانند وخستگان مرشدان
خوبی نیستند.