بر جاده های آبی سرخ

بر جاده های آبی سرخ (جلد 2 کتاب چهارم )

تقدیم به کیمیاگر

کم عقلان را عقل باید بخشید نه اطلاع،که اطلاع مغز پوک را پر نمیکند بل میتراشد ومی خراشد.

ما برای بیهوده مردن به دنیا نیامده ایم.

در میدان اراده و عمل کاری آسان تر از اقدام نیست. در آنجا ،در آن لحظه،اگر به حقانیت کاری که می کنی ایمان داشته باشی عمل خود به خود تحمیل خواهد شد.

بد نیندیشید تا بد پیش نیاید.

اندیشه های بد را بد کاران به ذهن انسان میفرستند،همان گونه که اعمال بد از بد کاران سر میزند وتا بد کاران وجود دارندو فرمان می رانند،چگونه می توان راه را بر تصورات آزادانه بست.

تشنگی، انسان حقیر حیوان صفت را به آب لجن قانع می کند.

شجاعت،بخش بسیار ناچیزی از نجابت است وتابع نجابت.

هرنجیبی ،در حد نجابتش دلاور است.دلدار نا نجیب هرگز وجود نداشته است.بی کله فاسد ،البته بسیار وجود دارد اما شجاعت بی کلگی نیست.بسیار عمیق تر از آن است وزیباست،غرور آفرین است و آرام بخش.بی کله فقط با تنش میجنگد مثل گاو وحشی زورمند ،و کمتر از گرگ هار.شجاع اما با تن وروح وایمان و شعورش یکجا می جنگد.بی کله ابله است؛اما شجاع بر سر سفره ی دانایی وآگاهی خوش نشسته است بی کله آرمانی ندارد؛شجاع جز آرمان چیزی ندارد.

عشق تابعی از نجابت است.هوسباز نا نجیب،بسیار می توان یافت اما هرگز عاشق نانجیب پیدا نخواهی کرد.

هیچگاه نشنیده ام و نخواهم شنیدکه عشق ،بتواند حتی لحظه ای زیرچتر نا نجیبی،آسوده بنشیندو عشق باقی بماند- البته باز هم بشرط آنکه عشق را با شهوت اشتباه نگیریم.