40حکایت ، 40 راز موفقیّت حکایت بیست و چهارم
نصیحتِ پدربزرگ و پنج صفتِ یک مداد !
صفت اول : مداد به تنهائی آفریننده نیست . می بینی که بایستی دردست نویسنده ای قرار گیرد تا اثری خلق کُند . می توانی کارهای بزرگ انجام دهی ولی هرگز نباید فراموش کنی که دستی بزرگ وجود دارد که هر حرکت تو را هدایت می کند . اسم آن دست خداست . او همیشه تورا در مسیر اراده اش و بنا بر استعدادها وقابلیّت هایت حرکت می دهد .
صفت دوم : نیاز به تراشیدن دارد . پس باید گاهی از آنچه می نویسی دست بِکِشی واز مدادتراش استفاده کنی . این باعث می شود مداد کمی رنج بِکشد . اما آخر، نوکش تیزتر میشود و اثری که از خود بجا می گذارد ظریف تر و زیبا ترا ست . پس بِدان که باید رنج هائی را تحمّل کُنی چرا که این رنجها باعث می شود انسان بهتری شوی .
صفت سوم : همیشه اجازه می دهد برای پاک کردن یک اشتباه ، از پاک کُن استفاده کنیم. بِدان که تصحیحِ یک کارِ خطا ، کار بدی نیست . در واقع برای اینکه خودت را در مسیر دُرُست نگهداری ، اصلاح اشتباهاتِ گذشته ، مهمّ است واین یکی از رازهای یک زندگیِ هدفمند به شمار می رود .
صفت چهارم : چوب یا شکلِ خارجی مداد چندان مهم نیست . اهمیت بیشتر را کیفیت ذغالی دارد که داخلِ چوب است . پس علاوه برتوجه به ظاهر، همیشه مراقب اندیشه های درونی ات باش .
وسرانجام پنجمین صفت مداد : مداد همیشه اثری از خود به جا می گذارد. پس سعی کن حرکات توهُشیارانه باشد و بِدان که از مُهلتِ کوتاهِ عمری که در اختیار داری باید بهترین و مؤثرترین استفاده را بِبَری و نقشی ماندگار برای آیندگان باقی بگذاری .