شاهدان

بی قرار هیچ قراری نبودم ،مگر قراری که با تو داشتم و هرگز نیامدی.

شاهدان

بی قرار هیچ قراری نبودم ،مگر قراری که با تو داشتم و هرگز نیامدی.

تار زیبای رامیز قلی اف به همراه ترانه ی ترکی آن


درست به خاطر دارم در سال 1372 در حالی که داشتم نهار می خوردم تلوزیون برنامه ی  داشت در مورد معرفی بنا های تاریخی ایران البته به صورت مسابقه .

زیاد توجه نمی کردم اما در پایان برنامه  نوای زیبایی توجهم را جلب کرد به طوری که نا خود آگاه از خوردن نهاردست کشیده وهمه ی وجودم مشتاق شنیدن نوای زیبای تار و پیانو شد .

پس از جستجو وتحقیق بسیار کاستی خریداری کردم بنام ((موج)) کاری از تار رامیز قلی اف و پیانوی  ؟؟؟

سال 1382 موسیقی فجر در اصفهان بود در بخش بین الملل رامیز قلی اف به همراه یک گروه آذربایجانی در سینما سپاهان برنامه داشتند.

حالتی رفت از شنیدن ودیدن این قطعه که خیلی کم برایم تکرار شده است .چشمانم نیز شنیدند وگریستند.

چند روز پیش نیز ترانه ای به صورت اتفاقی گوش کردم که آهنگ همان نوا بود البته این باصدای خانم راحله .

در این پست هر دو  را تقدیم دوستان می نمایم .

امید وارم مورد پسند واقع شده  و با شنیدن این زیبایی ، احساس آنروز مرا نیز درک  کنید


دریافت تار وپیانو ی رامیز قلی اف


دریافت ترانه ی آذری با صدای خانم راحله

نظرات 1 + ارسال نظر
گل آذر چهارشنبه 25 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 06:36 ب.ظ

عالی بود...
همان موجی که از دریای دل شما برخاسته بود و به یادتان می آورد که دوباره با چشم هم می توان شنید در دل من هم چنگ انداخت! آنقدر که موج اشکهایم را بر روی صفحه کاغذهایی که روبرویم است دیدم...
بغضی دلنشین گلویم را می نوازد... مثل تاری که در دستان عاشقی می رقصد و می خواند
ممنونم از موجی که در دل و چشمانم به راه انداخته اید!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد