شعری از عراقی با صدای روشنک
ما ئیم کنون نیمه جانی وان نیز نهاده در کف دست
آن دل که از اوخبر نداریم هم در سر زلف اوست گر هست
بعد از آن اجرای ارکسترال وسپس استاد شجریان با همراهی سه تار استاد عبادی آوازی با این مطلع می خواند .
بالا بلند عشوه گر نقش باز من کوتاه کرد قصه ی زهد دراز من