شاهدان

بی قرار هیچ قراری نبودم ،مگر قراری که با تو داشتم و هرگز نیامدی.

شاهدان

بی قرار هیچ قراری نبودم ،مگر قراری که با تو داشتم و هرگز نیامدی.

تکنوازان برنامه شما ره 127

تکنوازان  برنامه شما ره 127

نوازندگان : فرهنگ شریف - بهزاد رضوی نیا -

دستگاه : افشاری

تکنوازان برنامه شما ره 126

تکنوازان  برنامه شما ره 126

نوازندگان : اسداله ملک - مجید نجاحی  وجهانگیر ملک

دستگاه : دشتی

تکنوازان برنامه شما ره 125

تکنوازان  برنامه شما ره 125

نوازندگان : همایون خرم ،جلیل شهناز وجهانگیر ملک

دستگاه : همایون

تکنوازان برنامه شما ره 124

تکنوازان  برنامه شما ره 124

نوازندگان : اسد الله ملک - منصور نریمان  وجهانگیر ملک

دستگاه : شوشتری

تکنوازان برنامه شما ره 120

تکنوازان  برنامه شما ره 120

نوازندگان : اسد الله ملک - بهزاد رضوی نیا

دستگاه : ابو عطا

تکنوازان برنامه شما ره 117

تکنوازان  برنامه شما ره 117

نوازندگان : حبیب اله بدیعی - منصور صارمی و جهانگیر ملک

دستگاه : سه گاه

تکنوازان برنامه شما ره 115

تکنوازان  برنامه شما ره 115

نوازندگان : حبیب اله بدیعی - منصور صارمی و جهانگیر ملک

دستگاه : شور

تکنوازان برنامه شما ره 113

تکنوازان  برنامه شما ره 113

نوازندگان : اسد الله ملک ،محمد موسوی

دستگاه : مخالف سه گاه

تکنوازان برنامه شما ره 109

تکنوازان  برنامه شما ره 109

نوازندگان : فریدون حافظی ،محمد موسوی

دستگاه : بیات اصفهان

تکنوازان برنامه شما ره 107

تکنوازان  برنامه شما ره 107

نوازندگان : منصور نریمان ،فریدون حافظی

دستگاه : اصفهان

تکنوازان برنامه شما ره 106

تکنوازان  برنامه شما ره 106

نوازندگان : همایون خرم ،مجید نجاحی و جهانگیر ملک

دستگاه : چهار گاه

تکنوازان برنامه شما ره 105

تکنوازان  برنامه شما ره 105

نوازندگان : محمد موسوی ،منصور نریمان و جهانگیر ملک

دستگاه : ابو عطا

تکنوازان برنامه شما ره 103

تکنوازان  برنامه شما ره 103

نوازندگان : محمد موسوی ،منصور نریمان و جهانگیر ملک

دستگاه : دشتی

تکنوازان برنامه شما ره 102

تکنوازان  برنامه شما ره 102

نوازندگان : فریدون حافظی - اسدالله ملک - امیر بیداریان

دستگاه : سه گاه

تکنوازان برنامه شما ره 101

تکنوازان  برنامه شما ره 101

نوازندگان : منصور صارمی ،مجید نجاحی و جهانگیر ملک

دستگاه : افشاری

40 حکایت ، 40 راز موفقیّت حکایت بیست و یکم

40 حکایت ، 40 راز موفقیّت                     حکایت بیست و یکم

فرشته های مُسافر و اقداماتِ پنهانی !



دو فرشتة مسافربرای گذراندنِ شب،درخانة یک خانوادة ثروتمند فرود آمدند. رفتاراین خانواده نامناسب بود ودو فرشته را به میهمانخانة مجلّلشان راه ندادند بلکه زیرزمین سردِ خانه رادر اختیار آنها گذاشتند . فرشتة باتجربه ترکه با دوست جوانش مشغول گفتگو بودند، در دیوارِ زیر زمین شکافی دید وبلافاصله مشغول تعمیرِ آن شد . وقتی که فرشتة جوان از او پرسید چرا چنین کاری میکند، اوپاسخ داد : « واقعیّت امور آن طور که به نظر می رسند نیست ! »


شب بعد ، این دو فرشته به منزلِ یک خانوادة فقیر ولی بسیار میهمان نواز رفتند . بعد از خوردنِ غذایی مختصر  زن و مرد فقیر ، رختخواب خود را در اختیار دو فرشته گذاشتند . صبح روز بعد فرشتگان ، زن و مرد فقیر را گریان دیدند . گاوِ آنها که تنها وسیله گذرانِ زندگی شان بود ، در مزرعه  مُرده بود . فرشته جوان عصبانی شد و از فرشتة دیگر پرسید:«چرا گذاشتی چنین اتّفاقی بیفتد؟ خانوادة قبلی همه چیز داشتند وبا این حال توکمکشان کردی،امّا این خانواده دارایی اندکی دارند و اگرچه برخلاف آنها اخلاق ورفتارخوبی هم دارند ، تو گذاشتی که گاوشان بمیرد! »

فرشتة دانا که در محضر پروردگارِ حکیم اسرار زندگی و خوشبختی و تیره روزیِ آدمیان را فرا گرفته بود گفت:« وقتی درزیرزمین آن خانوادة ثروتمند بودیم، دیدم که درشکاف دیوار کیسه ای ازطلا وجود دارد. از آنجا که آنها بسیار حریص و بد دل بودند و ثروت خدادادی شان را در مسیر صحیح و کمک به همنوعان خود استفاده نمینمودند ، شکاف را بستم وطلاهارا ازدیدشان مخفی کردم تا پس از مدتی به دست خانواده ای خوش قلب بیفتد که قرار است چند سال بعد مالک این خانه شوند . و امّا دیشب وقتی در رختخواب زن و مرد فقیر خوابیدیم  فرشته مرگ برای گرفتنِ جانِ پسر نوجوانِ این خانواده آمد ومن به فرمان خداوند به جایش آن گاو را به او دادم .

این را بِدان که هر کاری  واقعیّتی پنهان دارد و ما گاهی اوقات خیلی دیر به این نکته پی می بریم والبته انسانها نیز در بسیاری از مواقع از راز ورمز اتفاقاتی که در زندگی شان وبه واسطه نتایج اعمالشان ، می بینند متعجّب شده وحتی به محضر پروردگار مهربانشان شکایت می کنند در صورتیکه از قانون عمل و عکس العمل در نظام کائنات بی خبرند .

سخنان بزرگان

 


1.انسان های بزرگ دو دل دارند: دلی که درد می کشد و پنهان است ، دلی که میخندد و آشکار است.

2.هیچ وقت نگو وقت نداری. به تو همان مقدار زمان داده شده که به هلن کلر ، لئوناردو داوینچی ، توماس جفرسون و آلبرت انیشتین.

3.هیچ صیادی از جویی حقیر که به گودالی می ریزد مروارید ی صید نخواهد کرد.(فروغ فرخزاد)


4.همه دوست دارند که به بهشت بروند، ولی کسی دوست ندارد که بمیرد - جان لوییس  


5.عشق مانند نواختن پیانو است. ابتدا باید نواختن را بر اساس قواعد یاد بگیری، سپس قواعد را فراموش کنی و با قلبت بنوازی.



6.هیچ چیز ویرانگرتر از این نیست که متوجه شویم کسی که به آن اعتماد داشته ایم عمری فریبمان داده است.

7.دنیا آنقدر وسیع هست که برای همه مخلوقات جایی باشد پس به جای آنکه جای کسی را بگیریم تلاش کنیم جای واقعی خود را بیابیم.      
‏(چارلی چاپلین) ‏  

8.اگر انسانها بدانند فرصت باهم بودنشان چقدر محدود است محبتشان نسبت به یکدیگر نامحدود می شود.

9.عشق در لحظه پدید می آید. دوست داشتن در امتداد زمان. و این اساسی ترین تفاوت میان عشق و دوست داشتن است.

10. یکی از شاگردان سقراط وی را پرسید: زچه رو هرگزت اندوهگین ندیده ام؟ گفت از آن رو که چیزی را مالک نیستم که عدمش اندوهگینم کند.

11.راه دوست داشتن هر چیز درک این واقعیت است که امکان دارد از دست برود.

12.انسانی که در نبرد زندگی می خندد قابل ستایش است.

13.دنیا دو روز است. آن روز که با تو نیست صبور باش وآن روز که با توست مغرور نباش زیرا هر دو پایان پذیر است.

14.ذهن انسان احمق مانند مردمک چشم است؟؟؟هر چقدر بیشتر نور بتابانی ...تنگ تر می شود!!!

15.خیلی جالبه : از سوسک می ترسیم...از له کردن شخصیت دیگران مثل سوسک نمی ترسیم.

از عنکبوت می ترسیم...از اینکه تمام زندگیمون تار عنکبوت ببندد نمی ترسیم.
از شکستن لیوان می ترسیم..........از شکستن دل آدمها نمی ترسیم.
از اینکه بهمون خیانت کنند می ترسیم............ .از خیانت به دیگران نمی ترسیم.

16.انسان چیست ؟ شنبه: به دنیا می آید. یکشنبه: راه می رود.  دوشنبه: عاشق می شود.  سه شنبه: شکست می خورد.  چهارشنبه: ازدواج می کند.
پنج شنبه: به بستر بیماری می افتد.  جمعه: می میرد.

17.گاهی اوقات، برای فرار از تمامی کلیشه ها، آنقدر بر خلاف جهت حرکت می کنیم، که خود کلیشه می شویم.

18. تبسم بدون اینکه دهنده اش را فقیر کند گیرنده اش را ثروتمند می کند

آقای اکبر جقه

آیا هنرمند ی به نام اکبر جقه را می شناسید ؟


این عکس از سوی جناب آقای رفیعی به شاهدان اهدا شده است . از ایشان سپاسگزاریم .


مهدی سهیلی


مهدی سهیلی در سال 1303 در خیابان مولوی تهران در خانواده‌ای مذهبی به دنیا آمد ، مادرش به نوباوگان قرآن درس می‌داد . مهدی سهیلی در کودکی به مکتب رفت : او تا دیپلم متوسطه تحصیل کرد و سپس به فراگیری علم" صرف و نحو" ،" منطق"،" معانی بیان" در مدرسه شریعت و مدرسه عبداله خان نزد شیخ عباس انصاری همدانی پرداخت .

او مدت دو سال برای امرار معاش خانواده به عنوان حسابدار در حجره یکی از تجار بازار حسابداری کرد .

مهدی سهیلی فعالیت مطبوعاتی خود را از سال 1323 آغاز کرد و آثار زیادی را در نظم ونثر در بسیاری از نشریات از جمله : توفیق ، اطلاعات ، اطلاعات هفتگی ، مجله سپید و سیاه ، روشنفکر ، تهران مصور و زن روز به چاپ رساند . او به زبان عربی تسلط داشت و با زبان انگلیسی نیز آشنا بود .

مهدی سهیلی از حدود سال 1325 صبح‌ها در رادیو ، قرآن می‌خواند و پس از آن در سال 1335 به دعوت مدیر کل وقت اداره کل انتشارات و تبلیغات برای همکاری به رادیو دعوت شد .

برنامه « گفتنی‌ها » اولین برنامه‌ای بود که نوشتن آن را به عهده گرفت ، بعدها پس از طرح و تنظیم برنامه «شما و رادیو» برای این برنامه مطلب می‌نوشت . مهمترین برنامه‌ای که مهدی سهیلی در آن شرکت داشت برنامه « مشاعره » بود که سالها از رادیو پخش می‌شد . این برنامه بنا به پیشنهاد او طراحی و راه اندازی شد زیرا او معتقد بود مشاعره می‌تواند نگهدارنده فرهنگ قومی وملی ما باشد . چون اگر قبول داشته باشیم که حافظ ، مولوی ، نظامی ، عطار ، فردوسی و سعدی از افتخارات ایران و از حماسه های جاویدان ایران و ایران زمین هستند پس باید این را هم قبول داشته باشیم که هر گونه فرصتی برای تکرار و ارایه آثار ، خود به خود کمکی است در جهت بزرگداشت آن افتخارات و حماسه‌ها .  

مهدی سهیلی پس از انتقال آقای اسماعیل نواب صفا (شاعر و ترانه سرا ) به رشت ، سرپرست برنامه کاروان شعر و موسیقی شد و مدت ده سال از سال 1341 تا 1351 تهیه و تنظیم این برنامه را به عهده داشت .

مهدی سهیلی گرایشات مذهبی داشت و شاهد آن برنامه مذهبی – عرفانی "دریچه‌ای به جهان روشنایی" بود که به پیشنهاد و طراحی او تصویب شد و در ماه مبارک رمضان سال 1355 از رادیو پخش شد .

او سی سال در رادیو ایران به نمایشنامه‌نویسی ، اجرای کارشناسانه برنامه‌های ادبی چون شعر و زندگی و بزم شاعران اشتغال داشت .

برنامه بزم شاعران که گویا بمدت 2 سال(56 و 57) از رادیو ایران بمناسبت اعیاد مذهبی و ملی پخش می شده است.که بعدها بدلیل اسقبال بسیار زیاد شنوندگان از این برنامه-پخش ان بصورت هفتگی شده بود.

بزم شاعران که محتوای ادبی و هنری دارد و در آن شاعران و نویسندگان مشهور- استادان دانشگاه- اشخاص ادبی  دارای پست و مقام های بالا مملکتی(که در لیست زیر خانم پارسا معاون آموزش و پرورش- اقای گنجی معاون وزارت راه و ترابری و رئیس سازمان هواشناسی و......... )-گویندگان پرآوازه و هنرمندان صاحب نام را شرکت داشتند.و این برنامه  بصورت زنده از رادیو پخش می شدو بزمی بقول معروف خودمانی  و بی ریا بود که مدت زمان آن بین 50 دقیقه تا 1 ساعت می باشد.در بعضی از برنامه ها مسابقه ی بین شاعران برگزار می شود که به اصطلاح به آن مشاعره می گویند و بسیار شنیدنی است (برخی اطلاعات از سایت ایران اولد گرفته شده است .زندگینامه ی سهیلی از سایت رادیو ایران می باشد .)

بزم شاعران 1

بزم شاعران 1

شاعران وادیبان میهمان: پروین بامداد- مهرداد اوستا- علی اطهری کرمانی و مهمان این برنامه  نویسنده مشهور استاد عبدالرحمن فرامرزی

هنرمندان این برنامه : ایرج- فرهنگ شریف

گوینده :آقای رضائیان

زمان برنامه :56 دقیقه