شاهدان

بی قرار هیچ قراری نبودم ،مگر قراری که با تو داشتم و هرگز نیامدی.

شاهدان

بی قرار هیچ قراری نبودم ،مگر قراری که با تو داشتم و هرگز نیامدی.

بهارانه


نوروز یکی از کهن‌ترین جشن‌های به جا مانده از دوران باستان است. خاستگاه نوروز در ایران باستان است و هنوز مردم مناطق مختلف فلات ایران نوروز را جشن می‌گیرند. زمان برگزاری نوروز، در آغاز فصل بهار است. نوروز در ایران و افغانستان آغاز سال نو محسوب می‌شود و در برخی دیگر از کشورها تعطیل رسمی است.

مجمع عمومی سازمان ملل در نشست ۲۳ فوریه ۲۰۱۰ خود، ۲۱ ماه مارس را به‌عنوان روز جهانی عید نوروز، با ریشهٔ ایرانی به‌رسمیت شناخت و آن را در تقویم خود جای داد. در متن به تصویب رسیده در مجمع عمومی سازمان ملل، نوروز، جشنی با ریشه ایرانی که قدمتی بیش از ۳ هزار سال دارد و امروزه بیش از ۳۰۰ میلیون نفر آن را جشن می‌گیرند توصیف شده‌است.[۱]

پیش از آن در تاریخ ۸ مهر ۱۳۸۸ خورشیدی، نوروز توسط سازمان علمی و فرهنگی سازمان ملل متحد، به عنوان میراث غیر ملموس جهانی، به ثبت جهانی رسیده‌بود.[۲]


منبع(ویکی پدیا)


به مناسبت سال نو برنامه هایی با عنوان بهارانه تقدیم می گردد .

امید وارم سالی خوب وخوش سرشار از سلامتی ،سعادت وتندرستی برای کلیه ی عزیزان ویاران باشد .


بهار( آواز افشاری با صدای روح انگیز)

بهارم دخترم از خواب برخیز(مرضیه )

بهاریه (تکنوازی تار داریوش پیر نیاکان)

آمد نوبهار(دلکش)

آمد نوبهار (نادر گلچین )

بهار (الهه )

بهاران (قمرالملوک وزیری)

اومد بهار(ایرج )

آمد از راه پیک بهاران(پوران و ویگن)

گل اومد بهار اومد میرم به صحرا (پوران )


موسیقی ایرانی با صدای افسانه


برنامه ی موسیقی ایرانی  با صدای خانم افسانه از برنامه های کمیابی است که شاید کمتر کسی صدای زیبای این هنر مند را شنیده باشد.


شایسته است از محبت دوست نادیده ی خود آقای حقیقت از تهران،تشکر وقدر دانی کنم به خاطر ارسال مجموعه ای نفیس از برنامه های نایاب برای شاهدان.که در پستهای آینده تقدیم دوستان خواهد شد.


موسیقی ایرانی با عنوان زلف سیه با صدای افسانه

مایه دشتی

آهنگ واشعار :محمد علی امیر جاهد

تکنواز سنتور :فرامرز پایور

تکنواز ویلن :رحمت الله بدیعی

تکنواز ضرب : محمد اسماعیلی

سرپرست ارکستر :فرامرز پایور

صدا بردار :رحیم بقایی


این برنامه را از اینجا دریافت کنید .

صدای برنامه ی تلویزیونی عبد الکریم اصفهانی

صدای برنامه ی تلویزیونی به مناسبت بهار وبرنامه ی طنز با صدای عبد الکریم اصفهانی


از آنجایی که این برنامه ی طنز به تقلید صدای هنر مندان رادیو می پردازد وشور وحال بهاری دارد تقدیم می نمایم به همه ی عزیزان بهار دل


 ویادی از هنرمندان رادیو تلویزیون


خواستم فهرستی تهیه کنم اما اطلاعاتم کمتر از آن بود که بتوانم کاری بی نقص انجام دهم پس بسنده می کنم به برخی ازهنرمندان رادیو در همه ی زمینه ها از گذشته تا حال و امیدوارم که دوستان گرامی در تکمیل و تصحیح این موارد مرا یاری کنند که این تنها یک جرقه است برای نوشتن دوستان گرامی ....
داستانهای شب : مانی-هوشنگ بهشتی- رامین فرزاد-مهدی علیمحمدی-پرویز بهرام-ژاله علو-پرویز بهادر- شمسی فضل اللهی - ثریا قاسمی- شهلا ریاحی- اکبر زنجانپور-تاجی احمدی- صدرالدین شجره- علی عمرانی-مهین کسمایی-فریبا متخصص-منصور والامقام- نصرت الله محتشم-سمسار زاده-حمید قدکچیان-ناصر کوره چیان-منصور تاجبخش
شما و رادیو: کمال الدین مستجاب الدعوه- حمید قنبری- علی تابش-منوچهر نوذری- علی زرندی- حسین امیر فضلی-عزت الله مقبلی- صادق بهرامی(کارگردان نمایشهای شما و رادیو)- مهین دیهیم- مهین بزرگی- اکبر مشکین-فرهنگ مهرپرور- منوچهر آذری- منوچهر والی زاده-تقی ظهوری-عباس مصدق- پرویز خطیبی(نویسنده ی برنامه ها)- فریبرز امیر ابراهیمی(مجری مسابقات شما و رادیو)-کنعان کیانی- مرتضی احمدی-و بالاخره عبدالکریم اصفهانی که با مهارتی خاص دست به تقلید صدای همه ی این عزیزان می زد
برنامه کودک: بیژن پیرنیا(آقا بیژن اولین مجری برنامه کودک رادیو)- سیروس ابراهیم زاده(جوان اول و پای ثابت داستانهای برنامه ی کودک)-مولود عاطفی- عذرا وکیلی
ویژه برنامه های سحر ماه مبارک رمضان: سید جواد ذبیحی-
اخبار:اکبر منانی- ناصر احمدی- مریم ریاضی- ناهید تاج نیا-
گلها: (بانی گلها) داوود پیرنیا- ابوالحسن صبا-روح الله خالقی-استاد بنان- قوامی-رهی معیری- بیژن ترقی- محمودی خوانساری-بدیع زاده- اکبر گلپایگانی-ایرج-سیاوش بیدکانی(استاد شجریان خودمان )-عهدیه-رویا-پوران-الهه-مهستی-حمیرا-هایده-پریسا-مرضیه -دلکش و فراموش نکنیم تک نوازانی همچون :احمد عبادی- اسدالله ملک- پرویز یاحقی- جلیل شهناز-مرتضی و رضا محجوبی-رضا ورزنده- فرهنگ شریف- حسین ملک- جهانگیر ملک-اصغر بهاری- با گویندگانی همچون : (روشنک-شکوه رضایی- آذرپژوهش- فخری نیکزاد-سرور پاکنشان-رضا معینی)
و از دیگر برنامه های موسیقی:برگ سبز(با هنرمندی عزیزانی همچون ناصر مسعودی)- گلهای صحرایی(کوروس سرهنگ زاده)
مشاعره: مهدی سهیلی-
کاروانی از شعر و موسیقی به گویندگی مهدی علیمحمدی
فرهنگ مردم : نجوا(انجوی شیرازی)-
قصه ظهر جمعه: مرحوم صبحی- عاملی-محمدرضا سرشار- مریم نشیبا-
همه روز همین ساعت همینجا: فروزنده اربابی و مانی
گویندگان ورزشی:عطا بهمنش- روشنزاده(همسر مرحوم پوران)
سریال رادیویی سه شنبه شبها : حیدر صارمی(جانی دالر)
تفسیر وقایع سیاسی: تورج فرازمند


دریافت برنامه طنز قسمت اول
دریافت برنامه طنز قسمت دوم
دریافت برنامه طنز قسمت سوم
دریافت برنامه طنز قسمت چهارم

همخوانی الهه با ...


در این پست سه ترانه از خانم الهه تقدیم می گردد که با هنرمندان دیگری نظیر عارف ،ویگن و عماد رام اجرا شده است که واقعا زیبا وشنیدنی است .


در یافت ترانه ی تو شاهدی ای غم با صدای الهه وعماد رام

دریافت ترانه ی رفتم با صدای الهه و ویگن

دریافت ترانه ی تجدید عهد با صدای الهه وعارف


همچنین یکی دیکر از شاهکارهای استاد بدیعی که ترانه ی آنرا الهه اجرا کرده اند .

چه زیبا نوای موسیقی سنتی (تار استاد شریف ) با موسیقی کلاسیک (ویلن استاد بدیعی) در اجرای ارکسترال کنار همدیگر قرار گرفته اند . این برنامه را دیروز دریافت کردم که به لحاظ زیبایی وخلاقیت تقدیم دوستان می نمایم .


دریافت ترانه ی بود ونبود با صدای خانم الهه


بزم خصوصی ایرج با مهتدی


این بزم زیبا با صدای استاد ایرج مرا به یاد برنامه ی گلهای تازه شماره ی 33 و ویلن زیبای استاد بدیعی می اندازد شعر این بزم:

نیست در سودای زلفت کار من جز بی قراری

ای پریشان طره تا چندم پریشان می گذاری


در صورتی که دوستان اطلاعات بیشتری در مورد این برنامه دارند جهت تکمیل توضیحات در قسمت نظرات بیان نمایند .


دستگاه :سه گاه

حجم برنامه :4mb


دریافت برنامه از اینجا

برنامه ی شما ورادیو به مناسبت سی وپنجمین سال تاسیس رادیو

برنامه ی شما ورادیو به مناسبت سی وپنجمین سال تاسیس رادیو



در این برنامه می شنویم :

اجرای ضربی از ملوک ضرابی  شعر

«بهار مژده ی نو داد فکر باده کنید    زعمر خویش در این فصل استفاده کنید

خورید باده مدارید غصه ی کم وبیش     که غصه کم شود ار باده را زیاد کنید

مناسب است به شکرانه ی مقام رفیق    گر التفات به یاران اوفتاده کنید  »

اجرای رعنا با صدای ملوک ضرابی

گفتگوی بنان با شاهرخ نادری وصدای اواز استاد علی تجویدی

اجرای یاسمین واجرای ترانه ی هر که دیدم یاری داره من ندلرم

اجرای ترانه ی تو اون کوه بلندی که سر تا غروره  با صدای گوگوش

مصاحبه با سیما بینا  واجرای ترانه ی بلال بلال شیرازی  وقسمتی از اولین برنامه ی گلهای صحرایی اجرا شده توسط این هنر مند


دریافت این برنامه


حجم برنامه 14 mb

مصاحبه ی رادیویی با استاد نکیسا

مصاحبه ی رادیویی با استاد نکیسا



حسینعلی خان نکیسا تفرشی عراقی (اراکی)
نکیسا فرزند حاجی مؤذن [حاج ملا رجبعلی] و متولد 1300 هجری [قمری] است. در ترخورانِ تفرش متولد شد و چون از طفولیت صدایی رَسا، ملیح و مطبوع داشت، پدرش، استادش بود و رموز خوانندگی را به او یاد داد. از دیگر اساتیدش می توان میرزا بابا را نام برد.
هنوز به سن بلوغ نرسیده بود که خوانندگی او مورد توجه قرار گرفت و از شبیه خوانهای تکیه دولت شد. و بعدها از شبیه‌خوان‌ها و خوانندگان معروف گردید.

نکیسا در 5 آبانماه 1352 فوت کرده و در مصاحبه ای در 1349 یا 50 ضبط کرده اند و در آن هنگام نکیسا حدود 100 سال عمر داشته. با اینحال چنان سرزنده است که مصاحبه کننده به نکیسا میگوید "کاش این روحیه شما رو ما هم داشتیم!"


از راه خیابان بازار، خانه قدیمی نکیسا را (که الان خراب شده) می توان دید. خانه را دکتر مظاهر مصفّا (برادرزادة نکیسا و فرزند اسماعیل خان مصفا) از ورثه خریده بود تا نگهداری کند. ولی بعد از اینکه همسایه ها از ویرانی و خطر احتمالی خبر میدهند، دکتر مصفا خانه را (که گویا بسیار زیبا و مجلل بوده) خراب میکند.

صفیه خانم همسر دوم نکیساست. او وقتی با نکیسای هشتاد و چند ساله ازدواج میکند زیر بیست سال سن داشته! و اکنون سنش کمتر از شصت است.
پسر سیداحمدخان (خواننده) بازیگر بوده و خودکشی کرده، علی مصفّا (فرزند دکتر مظاهر مصفّا و نوة برادر نکیسا) باید برای رفتن بر مزار نکیسا از ترخوران به سمتِ "شازده احمد" حرکت کرد. شازده احمد از نوادگان امام هفتم (ع) است و در 2 کیلومتری جنوب شهر (بین تفرش و روستای کوهین) واقع است.

مقبرة نکیسا دو سنگ دارد؛ یکی سنگ قدیمی و دیگری سنگِ جدید - که حاتم عسگری، خواننده و شاگردِ نکیسا برای پاسداشت یادِ او بنا کرده.
دو قبرِ کنارِ هم در نزدیکی مقبرة نکیسا، نقشهایی بر این دو قبر حک شده؛ نقش شانه و شانة چوبی و قیچی و تسبیح و ... – می توان حدس زد که شانه و تسبیح نشانِ مرد است و قیچی و شانة چوبی نشانِ زن. امّا مثالهای نقضِ زیادی آنجا مشاهده می شود. در ضمن دو نیمدایره هم به شکلِ کلاه بر روی سنگِ قبرها موجود بود.

اطلاعات بیشتر را در قسمت ادامهی مطلب بخوانید .(مطالب از سایت تفرش)


زمانی که سایت 4sharedفیلتر شده بود آقای سید ناصر راه حلی را برای دریافت برنامه ها ارائه دادنند که بسیار موثر بود ودر خواستی دریافت برنامه ای از استاد نکیسا را داشتندکه در این مجال تقدیم این عزیز وهمه ی عزیزان همراه می گردد.


این برنامه ی کمیاب را از اینجا دریافت کنید




نزدیک ترین روستا به مزار نکیسا، کوهین نام دارد. در انتهای روستا و بیرون از آن تعدادی زمین زراعی وجود دارد. نکیسا هم در سالهای پایان عمر در همین حوالی زمین داشته و کار میکرده. از قول صفیه خانم، همسر نکیسا تعریف میکنند که نکیسا کار نمیکرده؛ بلکه هر روز، بیشتر برای گذران وقت و استفاده از طبیعت به سرِ زمین میآمده. با شناخت سطحی که از روحیة نکیسا وجود دارد، این حرف خیلی دور از ذهن نیست. بهر حال نکیسا پایان عمرش را در اینجا گذرانده. میگویند خودش را هم برای دیدار آخرت آماده کرده بود؛ لباس سفیدی بر تن میکرد و محاسنی هم گذاشته بود و گویا گاوی هم داشته و خلاصه با تمام این اوصاف قیافه ای معنوی به هم زده بود.
فاصلة روستا – که زمین زراعی نکیسا آنجا بوده – تا خانة قدیمی او، بسیار زیاد است. ولی جالب اینجاست که صفیه خانم تعریف کرده که وقتی نکیسا (با گاوش) از سر مزرعه میامده، به محض رسیدن به روستای کوهین شروع به خواندن میکرده و از آن فاصله صفیه خانم متوجه صدای همسرش و برگشتن او از سرِ کار میشده و چای را آماده میکرده!

ذکر خاطرة دیگر هم بی لذّت نیست. دکتر مصفّا – گویا – تعریف کرده که روزی پدرش – اسماعیل مصفّا – که به سفر رفته بود، به تفرش بازمیگردد و وقتی خبر بازگشتش را به برادرش یعنی نکیسا میدهند، در همان نزدیکیهای مزرعه، از خوشحالی شروع به خواندن میکند: مژده ایدل! که مسیحا نفسی میاید... و اینقدر این بیت را با شوق و ذوق میخوانَد که مردم روستا از خانه بیرون میایند و از یکدیگر میپرسند: "ملّا رجبعلی زنده شده؟"

ملّا رجبعلی، پدر نکیسا مؤذّن و تعزیه خوان شهر بوده و صدای معرکه ای داشته و مردم هم به او اعتقاد عجیبی داشته اند. تا آنجا که مثلاً نباتی را که به دهن میگذاشت برای تبرّک میبُردند.
میگفتند کلمة آواز ملارجبعلی از فاصلة دور معلوم بوده و همینطور از اذان گفتنهای او در سحرها یاد میکند.
نکیسا هر روز بر روی ایوان خانه آواز میخوانده. برادرِ نکیسا نیز خوب میخوانده. اسماعیل خان مصفّا ست. گویا او بسیار خوب "مثنوی" میخوانده و در مثنوی خوانی حتّی بهتر از نکیسا بوده.

در جایی از نوار، نکیسا آوازی میخوانَد و بعد، از – به زعم خودش – بَد خواندنش - به خاطرِ پیری - عُذرخواهی میکند و میگوید "شرمنده!" این واژه را با لحنی خاص اَدا میکند؛ لحنی بسیار مهربانانه...
در پایان مصاحبه،پرسش کننده میگوید امیدوارم بچّه های ما قدرِ این نوار را بدانند. نکیسا هم در پاسخ میگوید: "این رو داشته باشید. نگه دارید همیشه. من دیگه عمرِ خودمُ کردم. میمیرم. وقتی شنیدید، یه "خدامُرزی" میکنید برام." و ما هم برایش فاتحه ای میخوانیم...

---

او تحت تعلیم ”‌میرزا بابا” روش خوانندگی، دستگاه‌ها و گوشه‌های موسیقی ایرانی را فرا گرفت و در کنسرتی با تار علی اکبر شهنازی شرکت کرد.

نکیسا خواننده تعزیه و خواننده ردیف موسیقی ایرانی بود. نکیسا صفحه هایی با علی اکبر شهنازی (تار) و مرتضی نی داوود (تار) ضبط کرده است.

نیکسا همراه با حسین هنگ آرین در اعیاد انجمن، خوانندگی می‌کرده است. نکیسا از پیشکسوتان خوانندگی است صدای زیر پر تحریر و ممتازی داشته است.

حسینعلی نکیسا ، علاوه بر مهارت در تعزیه‌خوانی در آوازخوانی به سبک نرم نیز مهارت داشته، تعدادی صفحه از او به یادگار مانده است. پدرش حاجی ملارجبعلی موذن نیز از خوانندگان و تعزیه‌خوان‌های مشهور عصر ناصری است.

نکیسا 112 سال عمر کرد و در این عمر طولانی بیشتر گوشه‌های مهجور موسیقی ایرانی را فرا گرفت و به شاگردانش تعلیم داد. این هنرمند ارزنده ولی گمنام در سال 1355 ش در گذشت. استاد حاتم عسگری آوازه‌خوانی به شیوه قدما را نزد او فرا گرفت. به گزارش ایسنا، یکی از قطعات باقی مانده از نکیسا آواز او در دستگاه شور با تار شادروان حاج علی اکبر خان شهنازی با شعری از شاعر بزرگ ایران سعدی شیرازی است که می‌گوید: یک روز به شیدایی در زلف تو آویزم. این آواز ” شور” با چنان مهارتی اجرا شده است که یکی از شاهکارهای آواز در موسیقی ایرانی به شمار می‌رود.

مرحوم نکیسا، کار دولتی قبول نکرد کشاورز بود و نیاز مالی هم نداشت مردی متدین بود که هیچ گاه بی وضو آواز نمی‌خواند او موسیقی را راز و نیاز معنوی و عاطفی با خالق یکتا می‌دانست.

مرحوم نکیسا با مرحوم امیری فیروز‌کوهی خیلی صمیمی بود و به منزل او زیاد رفت و آمد داشت. ذکر مولود نبی (ص) که با تار امیری فیروزکوهی و سه تار مرحوم حسن مشمون اجرا شده است،موجود است.

عنوان “نکیسا” موسیقیدان ایران باستان برای حسینعلی مصفا، حاکی از جایگاه رفیع او در عالم موسیقی است.

منابع:
1- http://www.sazmuseum.ir/farsi/detail.asp?id=365
2- http://www.pouyan.ws/archives/000575.html
3- http://www.isna.ir/Main/NewsView.aspx?ID=News-339932



برنامه رادیویی تاج ،کسایی ولطفی

بزم تاج ،کسایی ولطفی



/* /*]]-->*/


از تاج اصفهانی ،هنر مند کهنسال ایران که به مرز 80 نزدیک می شود آوازی ضبط کرده ایم که شنیدنی است .قدرت وسلامت صدا که هنوز در این سن وسال وسال چیزی از دوران جوانی او کم ندارد اعجاب انگیز است

حسن کسایی و محمد رضا لطفی آواز او را همراهی کرده اند .

ز گلبن چید، گلچینی گلی را

شنید از پی صدای بلبلی را 

تو خرسندی گلی، چیدی ورفتی

ندانستی که آزردی دلی را


دستگاه :ابو عطا 

حجم 12 mb

مدت برنامه   13:24


دریافت این برنامه


بزم خصوصی با حضور ایرج، کسایی،شهناز وافتخاری

بزم خصوصی با حضور ایرج ،کسایی،شهناز وافتخاری



در آغاز این برنامه استاد کسایی ضمن تقدیر از مقام والای استاد شهناز در اجرای سلو ها وبرنامه های گلها خود را « من بنده ی حقیر»  معرفی می نمایند  وبا جمله ی مشغول شید ،یا علی برنامه با تکنوازی استاد شهناز در دستگاه سه گاه آغاز می شود .

شعر آواز:

از سر زلف تو پیداست که پیمان شکنی

نه عجب از تو که پیمان محبان شکنی

در انتهای برنامه (قسمت دوم بزم)نیز علیرضا افتخاری می خواند:

زاهد بودم ترانه گویم کردی

سر حلقه ی بزم وباده جویم کردی

سجاده نشین با وقاری بودم

بازیچه ی کودکان کویم کردی.

*************


دریافت بزم قسمت اول (زمان 29 دقیقه حجم: 13 mb)


دریافت بزم قسمت دوم(زمان 31 دقیقه حجم :14 mb)

ارغوان

این چه رسمی است که هر سال بهار

با عزای دل ما می آید.

گلهای پاییزی برنامه شماره 1

گلهای پاییزی برنامه شماره 1



با عرض ادب و احترام به محضر دوستان، سروران و شیفتگان موسیقی اصیل ایرانی  
اولین شماره گلهای پاییزی با همکاری هنرمندان خوش ذوق اصفهان هنرمندپرور تقدیم صاحبدلان میگردد
در این برنامه آواز دلنشین جناب شهداد شریف بهمراه تار نوازنده توانمند تار جناب «خُنیا» بمدت 8 دقیقه وبا حجم 1/11 مگابایت  فرازهایی از مایه ابوعطا را اجرا مینمایند
لازم به توضیح است که دریافت این برنامه را مدیون و مرهون دوست گرانقدر و فداکار جناب محسن سعید پور میباشم که در آخرین دقایق حیات تارنگار گلهای پاییزی با دلسوزی و فداکاری غیر قابل وصفی  مانع از حذف این تارنگار(بدلیل عدم استقبال ومشارکت حتی درمورد دکلمه علیرغم بیش از 2600 بازدید )گردیدند  و این اجرا بعد از حیات مجدد این تارنگار ارسال گردید که حقیر به سهم خود و ازطرف همه علاقمندان موسیقی ایرانی از ایشان تشکرو قدردانی مینمایم
با امید به شکوفایی هرچه بیشتر هنرمندان توانمند گمنام موسیقی ایرانی این گلهای پاییزی در پاییز موسیقی ایرانی
ارادتمند همه دلسوزان و دلسوختگان موسیقی اصیل ایرانی
  سردشتی
 

40حکایت ، 40 راز موفقیّت حکایت بیست و هفتم

40حکایت ، 40 راز موفقیّت       حکایت بیست و هفتم

گفتگویِ مرد روستائی و کوزة شکسته !



مردی روستائی دو  کوزه بزرگ داشت که آنها را به دوسرِ میله ای آویزان می کرد وروی شانه هایش می گذاشت . در یکی از کوزه ها تَرَکِ کوچکی وجود داشت ، بنابراین  کوزة سالم  همیشـه حدا کثر مقدار آب را از رودخانه  به منزل روستائی می رساند ، ولی کوزة شکسته تنها نصف این مقدار را حمل می کرد . مدتها گذشت و هر روز مرد این راه را می پیمود اما در هر رفت وآمد فقط یک کوزه ونیم آب به خانه می رساند . کوزة سالم به موفقیّـتِ  خودش افتخار می کرد ، موفقیـّت در رسیدن به هدفی که به منـظور آن سـاخته شده  بود .امّا کوزة شکستة بیچاره از نقصِ خودش  شرمنده بود و از این که تنها  می توانست نیمی از کار خود را انجام دهد ، ناراحت بود . بعد از دوسال ، روزی در کنارِ رودخانه ،  کوزة شکسته به مرد گفت : «  من از خودم شرمنده ام و می خواهم از تو عُذر خواهی کنم » مرد پرسید : « چه می گوئی ؟ ازچه چیزی شرمنده هستی ؟ »  کوزه گفت : « در این دو سال من تنها توانسته ام نیمی از کاری که باید ، انجام دهم چون تَرَکی که در من وجود داشت ، باعث نشتیِ آب در راهِ بازگشت به خانة تو می شد . به همین خاطر ، با همه تلاشی که کردی به نتیجه مطلوب نرسیدی ومن باعث می شدم که بخشی از زحمات تو به هدر برود . مرد روستائی دلش برای کوزة  شکسـته  سوخت و با همدردی به او گفت : « از تو می خواهم در مسیر بازگشـت به خانه  به گلهای زیبایِ کنارِ راه توجه کنی . » در حین بالارفتن از تپّه ، کوزة شکسته ، خورشید را نگاه کرد که چگونه گُلهایِ کنار جاده را گرما می بخشد واین موضوع ، او را کمی شاد کرد اما در پایانِ راه باز هم احساس ناراحتی و سرشکستگی می کرد چون باز هم نیمی از آب نشت کرده و به هدر رفته بود . برای همین دوباره از صاحبش عذرخواهی کرد .

مرد گفت:« من از این نقصِ تو خبر داشتم اما امیدوار بودم که بتوانم از وجودِ تو بهترین استفاده را بِبَرَم بنابراین فکر کردم وبه این نتیجه رسیدم که در کنارة راه گلهائی بِکارَم که هر روز وقتی از سمتِ رودخانه برمی گشتیم به وسیلة نشتِ آب از تو آبیاری شوند. در این مدت با استفاده از تو توانسته ام راهِ مُنتهی به خانه ام را با انواع گلهای زیبا تزئین نمایم وبه این خاطر نه تنها از تو گِله ای ندارم بلکه سپاسگذارِ تو هستم که وجودت باعث زیبائی اطراف خانه ام شده است .»

یاد بود قمر الملوک وزیری


قمرالملوک در تاکستان قزوین زاده شد. هنگام تولد پدر نداشت و در ۱۸ ماهگی مادرش هم مرد و از این زمان تحت سرپرستی مادربزرگش که روضه‌خوان زنانه حرم ناصرالدین شاه بود قرار گرفت. او در جایی گفته‌است: «من مدیون تربیت اولیهٔ خودم هستم. چرا که همان پامنبری کردن‌ها به من جرأت خوانندگی داد.»

در جوانی پس از آشنائـی با استاد مرتضی نی‌داود با ردیف موسیقی ملی آشنا شد و راهش را برای کسب تجربیات از استادان دیگر هموار ساخت. کار پیشرفت قمر در مدتی کوتاه به آنجا رسید که کمپانی «هیز ماسترز ویس» به خاطر ضبط صدای او دستگاه صفحه پر کنی به تهران آورد. بعد از آن کمپانی «پولیفون» هم آمد. به گفته ساسان سپنتا ۲۰۰ صفحه از قمر ضبط شده‌است.

قمر نخستین کنسرت خود را در سال ۱۳۰۳ برگزار کرد. روز بعد نظمیه از او تعهد گرفت که بی حجاب کنسرت ندهد. قمر عواید کنسرت را به امور خیریه اختصاص داد. قمر در سفر خراسان در مشهد کنسرت داد و عواید آن را صرف آرامگاه فردوسی نمود. در همدان در سال ۱۳۱۰ کنسرت داد و ترانه‌هایی از عارف خواند. وقتی نیرالدوله والی خراسان چند گلدان نقره به او هدیه کرد آن را به عارف پیشکش نمود. با این که عارف مورد غضب والی و دستگاه رضاشاه بود. در سال ۱۳۰۸ به نفع شیر و خورشید سرخ کنسرت داد و عواید آن به بچه‌های یتیم اختصاص داده شد.

گشایش رادیو ایران در سال ۱۳۱۹ صدای قمر را به عموم مردم رساند. عارف قزوینی و ایرج‌میرزا و تیمورتاش وزیر دربار، شیفته او شده بودند. با این‌همه قمر از گردآوری زر و سیم پرهیز می‌کرد و درآمدهای بزرگ و هدایای گران را به فقرا و محتاجان می‌داد.


قمرالملوک وزیری در تاریخ ۱۴ مرداد ۱۳۳۸ در شمیران، در فقر و تنگدستی مطلق به سکته مغزی درگذشت.[۲] وی در گورستان ظهیرالدوله بین امام‌زاده قاسم و تجریش شمیران به خاک سپرده شده‌است.

(منبع : ویکیپدیا)


برنامه ی یاد بود قمر را از اینجا دریافت کنید .

تکنوازان برنامه شما ره 180

تکنوازان  برنامه شما ره 180

نوازندگان : همایون خرم ،فرهنگ شریف ،جهانگیر ملک

دستگاه : سه گاه

تکنوازان برنامه شما ره 179

تکنوازان  برنامه شما ره 179

نوازندگان : حبیب الله بدیعی ،فرهنگ شریف ،جهانگیر ملک

دستگاه : ابوعطا

تکنوازان برنامه شما ره 178

تکنوازان  برنامه شما ره 178

نوازندگان : مجید نجاهی ،علی اصغر بهاری ، حسنعلی دفتری ،جهانگیر ملک

دستگاه : مایه ی اصفهان

تکنوازان برنامه شما ره 177

تکنوازان  برنامه شما ره  177

نوازندگان :  اسد الله ملک ،فضل الله توکل  جهانگیر ملک

دستگاه : ؟؟

تکنوازان برنامه شما ره 176

تکنوازان  برنامه شما ره 176

نوازندگان : همایون خرم ،فرهنگ شریف ،مجید نجاهی

دستگاه : مایه ی ابو عطا

تکنوازان برنامه شما ره 175

تکنوازان  برنامه شما ره 175

نوازندگان : اسد الله ملک ،فریدون حافظی ،ورزنده

دستگاه : شور

تکنوازان برنامه شما ره 174

تکنوازان  برنامه شما ره 174

نوازندگان :  فرهنگ شریف ،سعید رودباری

دستگاه : نوا