شاهدان

بی قرار هیچ قراری نبودم ،مگر قراری که با تو داشتم و هرگز نیامدی.

شاهدان

بی قرار هیچ قراری نبودم ،مگر قراری که با تو داشتم و هرگز نیامدی.

انقلاب کیمیاگرانه

به زودی جشنی خواهم گرفت 

ودر آن تمام نامه هایی را که برای نخواندن نوشته ام 

، برای خواندن به زبان آتش می سپارم 

-دلنوشته های هیچ کسم را -

واز نزدیک 

رقص زیبای کلمات را 

بر شعله های بی قرار آتش 

نظاره خواهم کرد

آنگاه 

آزاد ،رها ،سبکبال ومجرد

شاید تکلیف آنانی که رفته اند 

و رد پای اندوهگین خاطراتشان را تنها برایم گذارده اند 

معلومم گردد.

واین جشن نزدیک است .

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد