کاش می شد که کسی می آمد
باور تیره ما را می شست
وبه ما می فهماند
دل ما منزل تاریکی نیست
اخم بر چهره بسی نازیباست
بهترین وقت همان لبخند است
کاش می شد
که به انگشت نخی می بستیم
تا فراموش نگردد که هنوز انسانیم که هنوز انسانیم که هنوز انسانیم