شاهدان

بی قرار هیچ قراری نبودم ،مگر قراری که با تو داشتم و هرگز نیامدی.

شاهدان

بی قرار هیچ قراری نبودم ،مگر قراری که با تو داشتم و هرگز نیامدی.

خدا حافظ برای همیشه

خدا حافظ برای همیشه (دکلمه )



قسمتی از دکلمه ی برای آخرین بار


خدا حافظ برای همیشه


برای آخرین بار، نگاه تبدارمو را به آسمون نمناک  چشمای معصومش دوختم .

یه بغض غریب توی گلوم به انتظار نشسته بود ویه دنیا ابر بهاری توی چشمام لونه کرده بود.

چشمام میل باریدن داشت وگلوم هوای فریاد .

چطور می شد باور کرد که جاده ی بی انتهای با هم بودن ما به انتها رسیده بود.

 باور کرد که سهم من از اون همه روزهای خوب فقط وفقط  یه بغل خاطرات سوخته است ویه دنیا حسرت کال.

ناباورانه  قدمشو نظاره می کردم که آروم آروم ازم دور ودورتر می شد.

 دلم می خواست فریاد بزنم که نرو ،دلش می خواست فریاد بزنم ،"بمون"

ولی بغض راه گلومو بسته بود ومجال نمی داد.

 با چشمام فریاد کشیدم" بمون". 

اما افسوس که هیچ وقت به پشت سرش نگاه نکرد 

تا فریاد چشمامو بشنوه.


 دریافت این مجموعه ی زیبا

 


آخرین خبر


به مناسبت سومین سالگرد تولد شاهدان 

این وبلاگ تا اطلاع ثانوی به روز نخواهد شد!!! 


اطلاع ثانوی دوشنبه 26 اردیبهشت ساعت 10 صبح اعلام خواهد شد .



باز آی دلبرا که دلم بی قرار توست
وین جان بر لب آمده در انتظار توست
در دست این خمار غمم هیچ چاره نیست
جز باده ای که در قدح غمگسار توست
ساقی به دست باش که این مست می پرست
چون خم ز پا نشست و هنوزش خمار توست
هر سوی موج فتنه گرفته ست و زین میان
آسایشی که هست مرا در کنار توست
سیری مباد سوخته تشنه کام را
تا جرعه نوش چشمه شیرین گوار توست
بی چاره دل که غارت عشقش به باد داد
ای دیده خون ببار که این فتنه کار توست
هرگز ز دل امید گل آوردنم نرفت
این شاخ خشک زنده به بوی بهار توست
ای سایه صبر کن که بر آید به کام دل

آن آرزو که در دل امیدوار توست



(هوشنگ ابتهاج . سایه)
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد