شاهدان

بی قرار هیچ قراری نبودم ،مگر قراری که با تو داشتم و هرگز نیامدی.

شاهدان

بی قرار هیچ قراری نبودم ،مگر قراری که با تو داشتم و هرگز نیامدی.

2- نه این که نیست



اگه از شب از شکستن اگه از سکوت از تنها نشستن نمی گم

 نمی گم نه این که نیست

اگه از صداقت چشمای گریون

اگه از غم غریبی تو بیابون نمی گم نه این که نیست

ای غمین ترین ای تو بهترین ای عزیز ترینم

بیا و نغمه ی سوختن و ساز نکن

باز با غم ساختن را آغاز مکن

سوختن وساختم حدی داره

درد ونشناختنم حدی داره

این دیگه زندگی رو باختنه

پشت به خورشید توی شب ساختنه

این روزا برای موندن برای عاشقانه خوندن

دیگه هیچ حرفی نداریم

یا اگه داریم چه بهتر که لبهامون نیاریم


دریافت ترانه

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد